loading...
امام رضا (ع)
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط hbuhb در تاریخ 1397/05/11 و 15:13 دقیقه ارسال شده است

https://xvideos-im-8e5d4500-33962729-mp4.s.loris.llnwd.net/videos/flv/0/f/2/xvideos.com_0f2e69e8a891dafd5d6380d5b6ae9da9.flv?e=1533216874&ri=1024&rs=85&h=4d4890d0db57ef669e9ed89246f29513

این نظر توسط کمیاب هاست در تاریخ 1395/01/15 و 21:10 دقیقه ارسال شده است

کد تخفیف ثبت دامنه آی آر new95

این نظر توسط alireza در تاریخ 1394/12/09 و 20:35 دقیقه ارسال شده است

معاشرت، بازار تبادل اخلاق است، بسیاری از محاسن و رذائل اخلاقی از همین معاشرات معمولی انتقال و تسری می یابد.

اگر از انسانهای موفق بپرسید که عامل موفقیت شما چه بود؟ بی درنگ یکی از عوامل مهم موفقیت خود را رفاقت با دوستان خوب اعلام می دارند، و بر عکس اگر از انسانهای شکست خورده در زندگی بپرسید: چگونه به این ناکامی ها مبتلا گشتید؟ خواهند گفت: دوست ناباب.

معاشرت با دوستان بد، انسان را از مسیر تکامل باز می دارد.به همین دلیل مسلمان، باید دوستان خود را با صلاحدید دین خود انتخاب نماید، یعنی در خصوص اینکه با چه کسانی معاشرت نماید و با چه کسانی معاشرت ننماید، باید نظر اسلام را سؤال نماید.

به همین دلیل ما در بند 4 از همین بخش به ذکر ویژگی دوستان خوب و بد خواهیم پرداخت.

اعتدال و میانه روی در معاشرت

میانه روی بهترین و پسندیده ترین شیوه ای است که در شئون زندگی مراعات آن مفید و شایسته است.آن کلام معروف بیان خوبی است که خیر الامور اوسطها، بهترین کارها اعتدال در اعمال است (4).

و شاید صراط مستقیم که در نماز مطلوب ما است همین اعتدال و میانه روی در اعمال و خلقیات باشد.

یکی از اصول معاشرت نیز میانه روی است، که مؤمن به آن مکلف شده است.

به فرمایش امام علی (ع) : شیوه زندگی مؤمن بر اساس میانه روی و اعتدال است (5).

در معاشرت نیز افراط و تفریط هر دو مذموم و ناپسند است، هم معاشرت زیاد و هم قطع ارتباط با مردم، هر دو ناپسند است.

علاوه اینکه در ابراز دوستی و دشمنی نیز باید میانه رو بود، امام علی (ع) می فرماید : دوستی نباید درحدی باشد که مایه مشقت گردد (6).

امام صادق (ع) می فرماید: به هنگام دوستی همه اسرارت را مگو (زیاده روی مکن) چون ممکن است دوستی شما از بین برود و تبدیل به دشمنی شود (7).امام علی (ع) می فرماید: دوست خود را دوست دار باندازه ای که در آن تجاوز نباشد (8).

امتحان همنشین

اعتماد به ظاهر افراد، کار مذمومی است.البته سوء ظن به افراد، هم ناپسند است.لذا انسان می بایست کسی را که می خواهد با او پیمان دوستی و رفاقت داشته باشد، آزمایش نماید.امام علی (ع) اعتماد قبل از آزمایش را چنین توصیف می کند:

اعتماد به هر کس قبل از آزمایش، از ناتوانی است.و نیز می فرماید: قبل از امتحان به کسی اطمینان نکن (9).

و امام صادق (ع) در بیان شیوه امتحان مردم می فرماید: به روزه و نماز مردم گول نخورید زیرا چه بسا انسان به نماز و روزه شیفته شود تا آنجا که اگر ترک کند به هراس افتد، ولی آنها را به راستگوئی و امانتداری بیازمائید

این نظر توسط ناشناس در تاریخ 1394/12/09 و 20:28 دقیقه ارسال شده است

1. قال الإمام الكاظم - علیه السلام - : ما عال امرؤ فی اقتصاد.
«من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 64، ح 1720»
امام كاظم - علیه السّلام - فرمود: هیچ انسانی با میانه روی، نیازمند نشد.
2. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : من اقتصد أغناه الله.
«تنبیه الخواطر، ج 1، ص 167»
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هر كه میانه روی كند، خداوند بی نیازش گرداند.
3. قال الإمام علی - علیه السلام - : الاقتصاد ینمی القلیل، الإسراف یفنی الجزیل.
«غرر الحكم، ص 334»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: میانه روی، مال اندك را رشد می دهد و اسراف، مال زیاد را نابود می كند.
4 . قال الإمام علی - علیه السلام - : من تحری القصد خفت علیه المؤن.
«بحارالانوار، ج 71، ص 342، ح 15»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: هر كه میانه روی پیشه كند، هزینه زندگیش سبك شود.
5 . قال الإمام علی - علیه السلام - : ما عال امرؤ اقتصد.
«الخصال، ج 620، ص 10»
امام علی - علیه السلام - فرمود: انسانی كه میانه روی كند، فقیر نشود.
6. قال الإمام علی - علیه السلام - : الاقتصاد نصف المؤونه.
«غرر الحكم، ص 565»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: میانه روی، نیمی از هزینه زندگی است.
7 . قال الإمام علی - علیه السلام - : من صحب الاقتصاد دامت صحبه الغنی له، و جبر الاقتصاد فقره وخلله.
«غرر الحكم، ص 9165»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: هر كه با میانه روی همنشین شد، همنشینی توانگری با او دوام یافت و میانه روی فقر و كاستی او را جبران كرد.
8. قال الإمام الصادق - علیه السلام - : ضمنت لمن اقتصد أن لا یفتقر، وقال الله عزوجل: «یسألونك ماذا ینفقون قل العفو» والعفو الوسط، وقال الله عزوجل: «والذین إذا أنفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وكان بین ذلك قواما» والقوام الوسط.
«من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 64، ح 1721»
امام صادق - علیه السلام - فرمود: من برای كسی كه میانه روی كند، ضمانت می كنم كه فقیر نشود و خدای عزوجل فرموده است: «از تو می پرسند كه چه انفاق كنند، بگو: زیادتی را» مراد از زیادتی، حد وسط است نیز خدای عزوجل فرموده است: «و آنان که هر گاه انفاق کردند، زیاده روی نكنند و بر خود سخت و تنگ (نیز) نگیرند، (بلكه) رعایت قوام می كنند»، قوام به معنای اعتدال و حد وسط است.
9. قال الإمام علی - علیه السلام - : السرف مثواه، و القصد مثراه.
«بحارالانوار، ج 71، ص 347، ح 13»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: اسراف مایه نابودی است و میانه روی مایه توانگری.
10. قال الإمام علی - علیه السلام - : من اقتصد فی الغنی والفقر فقد استعد لنوائب الدهر.
«غرر الحكم، ح 9048»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: هر كه در هنگام توانگری و تهیدستی میانه روی كند، خود را در برابر حوادث سخت روزگار آماده كرده است.
11. قال الإمام علی - علیه السلام - (فی وصیته لابنه الحسن - علیه السلام - عند وفاته): اقتصد یا بنی فی معیشتك.
«أمالی شیخ طوسی، ج 8، ص 8»
امام علی - علیه السّلام - (در وصیتشان به فرزند بزرگوارش امام حسن - علیه السّلام - به هنگام وفاتشان)، فرمود: فرزندم! در امر معاش خود، میانه رو باش.
12. قال الإمام العسكری - علیه السلام - : إن للاقتصاد مقدارا، فإن زاد علیه فهو بخل.
«الدره الباهره، ص 43»
امام حسن عسكری - علیه السلام - فرمود: میانه روی، اندازه ای دارد كه اگر از آن فراتر رود بخل است.
13. قال الإمام علی - علیه السلام - : غایه الاقتصاد القناعه.
«غرر الحكم، ح 6364»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: نتیجه و سرانجام میانه روی، قناعت است.
14. قال الإمام علی - علیه السلام - : المؤمن سیرته القصد وسنته الرشد.
«غرر الحكم، ح 6364»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: مؤمن شیوه اش میانه روی است و روشش پیمودن راه راست.
15. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : ما من نفقه أحب إلی الله من نفقه قصد.
«بحارالانوار، ج 76، ص 269، ح 17»
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هیچ خرجی در نزد خدا، محبوبتر از خرجی نیست كه با میانه روی همراه باشد.
16. قال الإمام الصادق - علیه السلام - : إن القصد أمر یحبه الله عزوجل وإن السرف (أمر) یبغضه (الله عزوجل).
«الخصال، ج 10، ص 36»
امام صادق - علیه السلام - فرمود: میانه روی، چیزی است كه خدای عزوجل آن را دوست دارد و اسراف امری است كه خدای عزوجل، از آن نفرت دارد.
17. قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : الاقتصاد و حسن السمت و الهدی الصالح جزء من بضع و عشرین جزء من النبوه.
«تنبیه الخواطر، ج 1، ص 167»
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: میانه روی و نیك روشی و شیوه درست و پسندیده، جزئی از بیست و چند جزء نبوت است.
18. قال الإمام علی - علیه السلام - : لیسَ فی الاقتصادِ تلف.
«غرر الحكم، ح 8073»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: در میانه روی، مالی تلف نمی شود.
19. قال الإمام علی - علیه السلام - : لا هلاک مع الاقتصاد.
«غرر الحكم، ح 8075»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: با میانه روی، هلاکتی نیست.
20 . قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : الاقتصاد فی النفقه نصف المعیشه.
«كنز العمال، ح 5434»
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: میانه روی در خرج كردن، نصف معیشت است.

این نظر توسط alireza در تاریخ 1394/12/09 و 20:25 دقیقه ارسال شده است

مقدمه:
در شماره های گذشته گفتیم:
اعتدال، در منابع اسلامی، در قالب الفاظی چون «قصد»، «اقتصاد» و «وسط» بیان شده است. قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه معرفی کرده است، و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) همواره مردم را به میانه روی در امور دعوت کرده، می فرمودند: «یا ایها الناس علیکم بالقصد، علیکم بالقصد، علیکم بالقصد».
اعتدال در اسلام، قلمرو وسیعی دارد که برخی از آنان عبارتند از:
1ـ اعتدال در امور فردی
دین اسلام بر میانه روی در امور شخصی از قبیل عبادت، سخن گفتن، راه رفتن، خوردن و آشامیدن، دنیاطلبی، خشم و غضب، ارضای غریزه جنسی و اقتصاد، هر یک جداگانه، دستورالعمل هایی خاص دارد (در شماره های گذشته به تفصیل بیان شد.)
و اینک ادامه مقاله
2. اعتدال در امور اجتماعی:
در برخوردها و مناسبات اجتماعی باید اعتدال و میانه روی رعایت شود. آنچه در این بخش متذکر می شویم، عبارتند از:
الف) دوستی و دشمنی: با این که اسلام از پیوندهای دوستی که میان افراد مسلمان برقرار می شود جانبداری می کند و این دوستی را سرمایه های ارزنده و گرانبها می شمارد، ولی با افراط در رفاقت و دوستی مخالف است و خواهان اعتدال در روابط دوستانه می باشد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «أحبِبْ حَبیبَکَ هونا مّا، عَسی أن یَکون بَغیضَکَ یوما مّا، و أبغِض بَغیضَک هونا مّا، عَسی أن یَکون حَبیبَکَ یَوما مّا»؛36 با دوست خود در حد اعتدال دوستی کن؛ زیرا ممکن است آن دوست، روزی دشمن تو گردد. و در دشمنی خود نیز معتدل باش؛ زیرا ممکن است همان دشمن، روزی دوست تو گردد.
بعضی از افراد در دوستی افراط می کنند، به طوری که همه اسرار خویش، حتی مسائل خصوصی زندگی خود را با دوست در میان می گذارند؛ در حالی که چه بسا همین شخص روزی دشمن او شود. عکس قضیه نیز صادق است. بعضی از این افراد، وقتی با کسی دشمن می شوند، در دشمنی افراط می کنند و راه بازگشت را برخود می بندند. حضرت علی(علیه السلام) در نامه خود به فرزندش، به این نکته مهم و ظریف اشاره کرده، می فرماید: «إن أرَدتَ قَطیعةَ أخیکَ فَاستَبِق لَهُ مِن نَفسِک بَقیَّةً یَرجِعُ إلیها إن بَدا لَه ذلک یَوما مّا»؛37 اگر خواستی رابطه ات را با برادرت قطع کنی، راهی برایش بگذار که اگر روزی خواست برگردد، راه بازگشت داشته باشد.
سعدی با بهره گیری از این روایات می گوید: «هر آن سرّی که داری، با دوست در میان منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد، و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان که وقتی دوست شود.»38
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروّت با دشمنان مدارا
(حافظ)
ب) اعتماد: هر چند اعتماد به افراد یکی از ریشه دارترین پایه های حیات اجتماعی به شمار می رود و مورد تأیید اسلام و قرآن است، اما اعتماد بیش از حد به دیگران، به خصوص در مسائل خطیر و سرنوشت ساز، با موازین عقلی و شرعی ناسازگار است. شرع مقدس در این موارد، رعایت جانب احتیاط و اعتدال را توصیه نموده است. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «لاتثقنَّ بأخیک کلَّ الثقة فان صرعةَ الاسترسال لاتستقالُ»؛39 به برادرت زیاد اطمینان و اعتماد مکن که در این صورت، قابل جبران نیست.
ج) دفاع: شکی نیست که در نظام حقوقی، حق دفاع، مسلم و قطعی است. در روایات اسلامی، مبارزه شخص با متجاوز به جان و مال، مقدس شمرده شده و جان باختن بر سر آن، به عنوان شهادت تلقی شده است؛ اما در عین حال، این دفاع نباید از حد تجاوز کند. قرآن کریم می فرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»؛40 کسی که به شما تجاوز کرد، به همان اندازه به او پاسخ دهید.
دستور اسلام در خصوص واکنش شخص نسبت به رفتار سوء دیگران، در مرحله نخست، عفو و گذشت و در مرحله بعدی، احقاق حق در چارچوب انصاف و عدل است و تجاوز از آن جایز نیست.
این موضوع حتی در مورد قاتل حضرت علی (علیه السلام) مورد تأکید قرار گرفت. حضرت علی (علیه السلام) در بستر (بعد از ضربت ابن ملجم) فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا بعد از شهادت من، در خون مسلمانان غوطه ور شوید و بگویید: علی(علیه السلام) کشته شد و به بهانه آن، خون هایی را بریزید. آگاه باشید! تنها قاتل من کشته خواهد شد. هنگامی که من از این ضربه ای که بر من زده است، شهید شدم، تنها یک ضربه کاری بر او بزنید و پس از کشتن، بدن او را مثله نکنید.41
د) معاشرت و برخورد: در برخورد با دیگران، باید حد اعتدال رعایت شود که همان تواضع است و از حالت افراط و تفریط که تکبر و ذلت نفس است، باید اجتناب شود. حد اعتدال در رفتار با مردم، در کلام امام علی (علیه السلام) آمده است که فرمود:«لیَجتمع فی قلبک الافتقارُ الی الناس و الاستغناءُک عنهم یکون افتقارُک الیهم فی لین کلامِکَ و حُسن سیرَتِک و یکونُ استغناؤُک عنهم فی نزاهةِ عرضک و بقاء عزِّک»؛42 همیشه در قلب خود دو حس متضاد را با هم داشته باش، همیشه احساس کن که به مردم نیازمندی و همیشه احساس کن که از مردم بی نیازی؛ اما نیاز تو به مردم، در نرمی سخن و حسن سیرت و تواضع است، و استغنای تو از مردم، در حفظ آبرو و بقای عزت است.
در روایتی دیگر از امام صادق(علیه السلام) حد اعتدال و میاده روی در معاشرت با مردم را چنین بیان می کنند: «لاتکن فظّا غیظا یکره الناس قربکَ و لاتکن واهنا یحقِّرُک من عرفکَ»؛43 تند خو و بد برخورد مباش که مردم نخواهند با تو معاشرت کنند و خودت را آن قدر پست نگیر که هر کس تو را می شناسد، تحقیرت کند (نه فظ غلیظ باش و نه واهن).
در معاشرت با مردم، ضمن احترام و تکریم دیگران، باید مواظب بود که آن احترام به ذلّت و احساس حقارت منتهی نشود.
تواضع گرچه محبوب است و اجر بیکران دارد نشاید کرد با هر کس که هیبت را زیان دارد
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بر جمعی از اصحابش وارد شد. آنان باگشاده رویی و احترام حضرت را سید و مولای خود خواندند. حضرت سخت خشمگین شد و فرمود: این طور سخن مگویید و مرا سید و مولا نخوانید، بلکه بگویید پیغمبر ما و فرستاده خدا. به راستی و حقیقت سخن بگویید و در گفتار خود زیاده روی و غلو نکنید که گرفتار ضلالت و گمراهی خواهید شد.»44
ه) مدح و ذم دیگران: تحسین اگر از حد و مرز اعتدال خارج شود، به چاپلوسی و خارج شدن از حق منجر می شود. همان طور که خودداری از تحسین نیز ـ که ریشه در کم رویی یا صفات رذیله ای چون حسد دارد ـ موجب دلسردی و عدم کارایی افراد می شود. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:«الثّناءُ بأکثرِ من الاستحقاق ملق و التقصیرُ عن الاستحقاق یمیُّ او حسد»؛45 ثنا گفتن بیش از حد شایستگی، تملق است و کمتر از آنچه سزاوارند، یا ناشی از عجز است یا منشأ آن حسد است.
3. ریشه افراط و تفریط
ناتوانی عقل، سبب اصلی افراط و تفریط است. کسانی که دچار افراط و تفریط می شوند، عموما دست خوش نوعی عدم تعادل و توازن هستند و اگر در همان حال بتوانند به وجدان و عقل خود مراجعه کنند، درمی یابند که هر جا دست خوش ضعف عقل گردیده اند، به عدم تعادل مبتلا شده، راه افراط و تفریط پیموده اند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «العاقل من وضع الاشیاء مواضعها و الجاهل ضدّ ذلک»؛46 عاقل کسی است که هر کاری را به وقت و در جای خود انجام می دهد، و جاهل کسی است که ضدّ این عمل می کند.
در جای دیگر، ناآگاهی انسان عامل افراط و تفریط معرفی شده است. امام علی (علیه السلام) فرمود: «لایری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا.»

پاسخ : معلومه علیرضا نمی خونه و گر نه واژه ( ارضای غریزه جنسی ) رو پاک میکرد.
همکاری نکردن علیرضا رضایی مقدم در تحقیق را به دبیر تفکر اطلاع خواهم داد.

این نظر توسط ناشناس در تاریخ 1394/12/09 و 20:22 دقیقه ارسال شده است

معنای اعتدال
اعتدال در لغت، به معنای رعایت حد وسط و میانه در بین دو حال است از جهت کمیت و مقدار و از جهت کیفیت و چگونگی1 و نیز به معنای توازن در مقدار، هموزنی، برابر بودن دلایل، برابری و یکسانی در کم و کیف آمده است;2 مثلاً حد وسط تهور و ترس، شجاعت است که در آن نه افراط است و نه تفریط.

جایگاه اعتدال در اسلام
یکی از ویژگی های بارز دین مقدس اسلام که آن را از ادیان دیگر متمایز می سازد، اعتدال و میانه روی است. قرآن مجید، امت اسلامی را (امت وسط) نامیده است: (و کذلک جعلناکم امة وسطاً;3 ما شما را امتی وسط قرار دادیم). و در آیه ای دیگر، امت اسلامی را بهترین امت پدید آمده از میان مردم می داند. 4

امام صادق(ع) در تبیین بهترین امت می فرماید: آنها امتی هستند که خداوند در بین آنها و از میان آنها و به سوی آنها برانگیخت و آنها مردمی میانه رو هستند; از این رو بهترین امتی هستند که برای مردم فرستاده شده اند. 5

جایگاه اعتدال با نمونه های زیر روشن تر می شود:

1 ـ اعتدال، شیوه معصومان: در فرهنگ دینی پیشوایان دین، اعتدال به حدی مورد توجه است که به داشتن آن افتخار نموده و در مقام تعریف، خویشتن را با آن معرفی می کنند. امام باقر(ع) می فرماید: (نحن الامة الوسط;6 ما امت وسط و میانه هستیم. )

2 ـ اعتدال، بهترین خط مشی: از نظر اسلام تعادل و اعتدال، یکی از دوست داشتنی ترین و بهترین امور محسوب می شود. رسول اکرم(ص) می فرماید: (خیار الامور اوسطها و لیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق;7 بهترین کاره، معتدل ترین آنهاست و باید دوست داشتنی ترین امور در نزد تو، معتدل ترین آنها در کارهای حق باشد. )

3 ـ اعتدال، صفت مؤمن: امام علی(ع) یکی از صفات مؤمن را اعتدال در زندگی می داند و می فرماید: (المؤمن سیرته القصد;8 شیوه مؤمن، میانه روی است. )

4 ـ اعتدال، هدیه الهی: از روایات معصومین بر می آید که همه افراد نمی توانند خود را به صفت اعتدال بیارایند، بلکه تنها شامل کسانی می شود که از لطف الهی برخوردارند. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: زمانی که خداوند متعال اراده کند به بنده اش خیری برساند، میانه روی و تدبیر را به او الهام می کند و بی تدبیری و زیاده روی را از او دور می سازد9.

اعتدال از نظر دانشمندان
بسیاری از حکما و دانشمندان مانند خواجه نصیرالدین طوسی، ملا هادی سبزواری، بوعلی سین، ملا محمد مهدی نراقی و دانشمندان دیگر، اساس اخلاق فاضله انسانی را تعادل در امور دانسته اند. ارسطو معتقد بود که انسان دارای قوه غضبیه و شهویه و عقل است. سعادت انسان در تعادل آنهاست تا از قوه غضب، شجاعت و از نیروی شهوت، عفت و از عقل، حکمت، پدید آید و هر گاه میان این قوا تعادل برقرار شود، ملکه عدالت شکل می گیرد.

دستور سقراط برای زندگی سالم، پیمودن راه اعتدال بود. روان شناسان نیز می گویند: نیازهای روحی و جسمی انسان ها باید به طور طبیعی و معتدل بر آورده شود.

انسان برای شناخت اعتدال و تمییز افراط و تفریط، به شاخص و مقیاسی نیازمند است تا در امور مختلف به آن مراجعه و راه صحیح و معتدل را انتخاب کند. در اسلام، قرآن و اهل بیت، معیار اعتدال به شمار می آیند. امام علی(ع) می فرماید: از این امت هیچ کس با آل محمد قیاس نمی شود، زیرا این خاندان، پایه دین و تکیه گاه یقین هستند. تندروان به سوی آنها باز خواهند گشت و واپس ماندگان، ناگزیر خود را به آنها می رسانند. 10

استاد مطهری می گوید: (اگر ما آن راهی را که ائمه اطهار در مقابل راه های دیگران برای ما باز کرده اند برویم، هم از افراط و تندروی های بعضی مصون می مانیم و هم از تفریط و جمود بعضی دیگر.) 11

آثار و فواید اعتدال در زندگی
اعتدال، در زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیر دارد. مهم ترین آنها عبارت اند از:

1 ـ تربیت: یکی از راه کارهای تربیت و اصلاح نفس، میانه روی است، زیرا تربیت، در سایه تعدیل قوای نفسانی و کنترل قوه غضب و شهوت و عقل به دست می آید. بر این اساس امام علی(ع) می فرماید: هر گاه به اصلاح خود مایل بودی، میانه رو، قانع و کم آرزو باش. 12

2 ـ نجات انسان: پیامبر اکرم (ص) یکی از اسباب نجات آدمی را اعتدال در هنگام دارایی و نداری می داند. 13 این نجات شامل نجات انسان از ناملایمات زندگی دنیا و عذاب عالم برزخ و قیامت می شود.

3 ـ بی نیازی: امام صادق(ع) می فرماید: (ان ّ القصد یورث الغنی;14 به درستی که میانه روی، سبب بی نیازی و ثروت می شود). دلیل این بی نیازی آن است که با اعتدال و اندازه گیری در زندگی، فعالیت های اقتصادی مانند مصرف، تولید، و هزینه های زندگی سامان می یابد و از اسراف جلوگیری می شود.

4 ـ سلامتی: سلامت بدن انسان به تعادل قوای جسمانی بستگی دارد. غدد هورمونی اگر کمتر یا زیادتر ترشح کند، سلامت آدمی را تهدید خواهد کرد. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: هر کس سلامتی می خواهد، پس باید میانه رو باشد. 15

5 ـ وحدت: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: بر شما باد به میانه روی، زیرا ملتی که میانه رو باشد، هرگز دچار تفرقه نخواهد شد. 16

6 ـ الفت: رسول اکرم(ص) می فرماید: استووا تستِو قلوبکم;17 معتدل باشید تا دل های شما به هم نزدیک شود). دلیل این الفت و نزدیکی آن است که بسیاری از اختلافات فرقه ها و افراد مختلف جامعه بر اثر افراط و تفریط در مباحث اجتماعی و دینی پدید می آید.

7 ـ آسان شدن مشکلات: امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: میانه روی در کارها را فراگیر، زیرا کسی که میانه روی را فرا گیرد، امور زندگی بر او آسان خواهد شد. 18 انسان میانه رو آمادگی نسبی برای رویارویی با مشکلات اجتماعی را دارد; مثلاً کسی که اهل قناعت است و برای کم خرج کردن تمرین کرده، در واقع خود را برای روزهای سخت آماده نموده است.

8 ـ رشد و بالندگی: رسول اکرم(ص) می فرماید: خدای تعالی هر گاه ماندگاری و رشد امتی را بخواهد، اعتدال و پاک دامنی را روزیشان می کند. 19

9 ـ در امان ماندن از هلاکت: امام علی(ع) می فرماید: (لن یهلک من اقتصد;20 کسی که میانه روی کند، هلاک نمی شود. )

آثار عدم اعتدال
خروج از زندگی متعادل، نتایج مخرب و زیان باری دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

1 ـ انحراف: یکی از آثار حتمی عدم اعتدال، انحراف از جاده مستقیم است. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: (من ترک القصد جار;21 کسی که میانه روی را ترک کند، از راه حق منحرف خواهد شد). آن حضرت در جایی دیگر، انحراف به چپ و راست (افراط و تفریط) را منشأ گمراهی، و جاده حق را راه مستقیم معرفی نموده است. 22

اگر به انحرافات عقیدتی که امروزه در جوامع مختلف بروز و ظهور کرده نظری بیفکنیم، در می یابیم که عامل اصلی این انحرافات، افراط یا تفریط بوده است. آنان که درباره امام علی(ع) راه اعتدال را پیموده و به افراط کشیده شدند، در صف غلات و علی اللهی ها در آمدت که امامان از آنها بیزاری جسته و ایشان را مورد لعن قرار داده اند. آن حضرت در همین زمینه می فرماید: به زودی دو طایفه در باره من هلاک خواهند شد: یکی، دوستی که در دوستی افراط کند به طوری که محبت بی اندازه، او را به غیر حق بکشاند و دیگر، دشمنی که از حد تجاوز کرده و دشمنی بی اندازه، او را به غیر حق سوق دهد. و بهترین مردم در باره من، گروه میانه رو می باشند; پس همراه این گروه باشید23.

قبل از آن نیز رسول اکرم(ص) از افراط و تفریط درباره امام علی(ع) خبر داده و او را به عیسی بن مریم تشبیه کرده بود24.

گروهی بر اثر تفریط، آن چنان با حضرت علی(ع) دشمنی کردند که او را کافر خواندند و جنگ با ایشان را واجب دانستند; مثل خوارج که جنگ نهروان را به راه انداختند. امیرمؤمنان علی(ع) با هر دو دسته یعنی (غلات) و (خوارج) شدیداً برخورد کرد.

2 ـ حسرت و پشیمانی: یکی از آثار عدم اعتدال، حسرت و پشیمانی است. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: (ایاکم و التفریط فتقع الحسرة حین لا تنفع الحسرة، 25 زنهار، از کوتاهی کردن، زیرا کوتاهی کردن، حسرت به بار می آورد; زمانی که دیگر حسرت سودی ندارد. )

قرآن مجید از این حسرت چنین خبر می دهد: (ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله;26 روز قیامت گفته می شود افسوس بر من از تفریط و کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم. )

همچنین امام علی(ع) می فرماید: تندروی بی ج، نوعی از دیوانگی است، زیرا صاحبش پشیمان می شود و اگر پشیمان نشود، معلوم می شود که جنون او ریشه دار است. 27

3 ـ ملامت: از عواقب عدم تعادل، مورد سرزنش قرار گرفتن است. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: (احذروا التفریط فانه یوجب الملامة;28 از کوتاهی کردن بپرهیزید که مورد سرزنش قرار خواهید گرفت. )

4 ـ قبول نشدن دعا: عدم استجابت دع، علل مختلفی دارد که یکی از آنه، رعایت نکردن میانه روی است. امام صادق(ع) یکی از چهار گروهی را که دعایشان مستجاب نمی شود فقیری می داند که مالی داشته و آن را تلف کرده است و از خداوند طلب روزی می کند; خداوند در جواب چنین شخصی می فرماید: آیا تو را به میانه روی و اعتدال، امر نکرده ام؟29

5 ـ فقر: فقر و نیازمندی، از جمله آثار خروج از اعتدال است، زیرا کسی که از مرز اعتدال پا فراتر گذارد فاقد تدبیر و دوراندیشی است و از اداره زندگی و امرار معاش عاجز می ماند. امام علی(ع) می فرماید: (الاقتصاد ینمی القلیل و الاسراف یفنی الجزیل;30 میانه روی، کم را زیاد می کند و اسراف، زیاد را از بین می برد. )

6 ـ هلاکت: یکی دیگر از آثار خروج از اعتدال، هلاکت و عذاب اخروی است. قرآن مجید می فرماید: هر کس را که زیاده روی کند و به آیات خدا ایمان نیاورد، مجازات می کنیم و عذاب آخرت سنگین تر و پاینده تر است. 31

7 ـ عذاب الهی: عاقبت و سرانجام کسانی که از مرز اعتدال خارج شده و به دام اسراف گرفتار شده اند چیزی جز ورود به جهنم نخواهد بود. قرآن مجید می فرماید: (ان ّ المسرفین هم اصحاب النار;32 اسراف کنندگان، اهل جهنم هستند. )

قلمرو اعتدال
امور فردی و اجتماعی اعم از اقتصادی، سیاسی، عقیدتی، عبادی، رفتاری و غیره، در قلمرو اعتدال قرار می گیرند. اعتدال، در همه جا به عنوان یک اصل خلل ناپذیر مطرح است، حتی در کارهای نیک مانند عبادت و انفاق نیز، این اصل رعایت شده که بیانگر اهمیت و جایگاه اعتدال است. در این بحث به مهم ترین مواردی که اعتدال و میانه روی در آنها سفارش شده است،
پاسخ : از نویسنده این نظر و نظر زیر هم نمرهکثر می شود.

این نظر توسط ناشناس در تاریخ 1394/12/09 و 20:20 دقیقه ارسال شده است

ريشه لغوي اعتدال
واژه اعتدال كه در زبان عربي از عدل گرفته شده، در زبان فارسي به معناي ميانه روي و رعايت حد وسط است. براي فهم معناي اين واژه به نظر مي رسد كه روش بازخواني كاربردها و استعمالات آن در قرآن و ادبيات كهن عربي مفيد باشد. در اين كاربردها مي توان معاني چندي را براي عدل به دست آورد. از آن جمله عدل به معناي استقامت و اعتدال و ميانه روي و نيز اصلاح است. اين واژه به معناي يكي از دو كفه ترازو نيز به كار رفته است. از اين رو هر يك از كفه هاي ترازو را عدل ديگري مي گويند. برهمين اساس عديل به معناي باجناق نيز به كار مي رود كه هر يك كفه اي از ترازوي دامادي را تشكيل مي دهند.
ابن منظور در كتاب لسان العرب در اين باره مي نويسد: ان العدل هو ما قام في النفوس انه مستقيم. و كل ما لم يكن مستقيماً أو منتظما كان جورا و ظلما. و عدل الموازين و المكاييل: سواها. و عدل الشيء يعدله عدلا و عادله: وازنه. و عدلت بين الشيئين، و عدلت فلانا بفلان اذا سويت بينهما. و تعديل الشيء تقويمه. و قيل: العدل تقويمك الشيء بالشيء من غير جنسه حتي تجعله له مثلا. و العدل و العدل و العديل سواء أي النظير و المثل. و من العداله اسم لمعني العدل. و يستخدم مصطلح العدل بمعني المساواه أو التساوي، أي مساواه هذا الشيء بذاك. و يمكن التعبير عن هذا المعني بمصطلحين: كيفي و كمي. الأول يشير الي المساواه المجرد الذي يعني المساواه في الحقوق. أما المصطلح الثاني، فيؤكد العدل التوزيعي. و علي هذا يكون المعني الحرفي ل(عدل) في العربيه الفصيحه مزيجا من القيم الأخلاقيه و الاجتماعيه و هو يفيد: الانصاف، المساواه ، الميزان، الاعتدال، الاستقامه .
در حقيقت معنائي كه براي عدل مي توان در كاربردهاي عربي به دست داد آن كه اين واژه به معناي انصاف و مساوات و ميزان و ترازو و نيز اعتدال و ميانه روي و استقامت به كار مي رود.
بنابراين هنگامي كه سخن از ميانه روي به ميان مي آيد مراد از آن نوعي مساوات و انصاف است كه كفه آن به سويي متمايل نبوده و برابر باشد. چنان كه سرزمين هاي معتدل، جاهايي است كه در آن آب و هوا، گرايش شديدي به سردي و يا گرمي ندارد.
اعتدال در قرآن
بر اين اساس هنگامي كه قرآن سخن از اعتدال و ميانه روي در زندگي به ميان مي آورد مراد آن است كه انسان در رفتارهاي خويش به گونه اي باشد كه به سويي متمايل نشود. براي دست يابي به اين مفهوم و كاربردهاي آن به نمونه اي در زمينه اعتدال در گفتار اشاره مي شود.
شخص معتدل ازنظرگفتاري كسي است كه در سخن گفتن نجوا و زمزمه نداشته باشد به گونه اي كه مخاطب نشنود و يا به گونه اي بلند سخن نگويد كه شبيه صداي خران شود كه گوشخراش است.
قرآن براي بيان اين گونه اعتدال و ميانه روي از واژه قصد بهره گرفته است. قصد به معناي ميانه روي است. از اين رو اقتصاد به معناي ميانه روي در حوزه امور اقتصادي زندگي و تنظيم و سامان دهي دخل و خرج و درآمدها و هزينه هاست. كسي كه بتواند ميان درآمدها و هزينه هاي خويش اعتدال و مساوات و برابري ايجاد كند شخص مقتصد است كه توانسته است ميانه روي به اين مفهوم را در بخشي از زندگي خويش اعمال كند.
تأكيد قرآن بر ميانه روي
قرآن تأكيد بسياري بر اعتدال و اقتصاد و ميانه روي در امور زندگي دارد. بسياري از بخش هاي زندگي باتوجه به اعتدال سامان مي يابد. در تحليل قرآني، خداوند عادل است و جهان و هستي بر پايه عدالت آفريده شده و هر چيزي بر سر جاي خويش به درستي قرار گرفته است. اين بدان معنا است كه عدل در هستي از اصول بنيادين و قوانين ثابت و غيرقابل انفكاك آن مي باشد. از اين رو اگر كسي بخواهد در جهان هستي موفق شود مي بايست خود را مطابق با اين اصل، سازگار سازد و با ايجاد سازواري و تناسب با اجزاي هستي به مقصد و مقصود كمالي خويش دست يابد. هر كسي از اين اصل تخطي كرد به شكلي، از كمال و دست يابي به آن دور مي افتد و شكست مي خورد.
اعتدال در عبادت
از جمله مواردي كه قرآن در زندگي بر اعتدال و ميانه روي در آن تاكيد مي كند مسئله اعتدال در امور عبادي است. با آن كه براساس نگرش و بينش قرآني و تحليل آن، آفرينش انسان براي عبادت و پرستش خداوندي است و به صراحت بيان مي دارد: ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون؛ ما انسان و جنيان را جز براي پرستش خدا نيافريديم، با اين همه اعتدال و ميانه روي در اين حوزه نيز مورد تاكيد و تشويق قرار مي گيرد.
از نظر اميرمؤمنان علي(ع) انسان مي بايست زندگي خود را در طول روز به سه قسمت مساوي بخش كند، يك سوم را به عبادت، يك سوم را به كار و كوشش و يك سوم ديگر را به خواب و آرامش اختصاص دهد. اين گونه است كه زندگي معتدل و ميانه اي خواهد داشت.
قرآن در مسئله اعتدال در عبادت، به مفهوم خاص آن توجه دارد؛ زيرا در تحليل كلي و عام قرآن هرگونه عملي عبادت تلقي مي شود به شرط آن كه در راستاي تكامل بشر باشد. اما در عبادت به معناي خاص آن كه شامل نماز و روزه و امور ديگر عبادي است مي بايست اعتدال را رعايت نمايد.
حتي در شيوه ها و چگونگي به جا آوردن عبادات نيز مسئله اعتدال مورد توجه و تاكيد است. از اين رو قرآن به صراحت بر لزوم رعايت اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط در قرائت نماز اشاره مي كند و مي فرمايد كه قرائت، آن چنان بلند و يا خيلي كوتاه نباشد. از اين رو بايد انسان از جهر و اخفات در نماز به شكلي كه ديگران را متوجه سازد و يا اصولا به گوش كسي نرسد خودداري ورزد و راه ميانه را در اين مسئله بجويد. قرآن براي بيان اين معنا پس از ذكر نهي از جهر و اخفات به جستن راه ميانه با گزاره: والبتغ بين ذلك سبيلا اشاره مي كند كه به معناي جستن راهي ميان اين دو است. (اسراء آيه 110)
البته برخي با توجه به معناي لغوي صلاه كه به معناي دعاست آن را به نماز اختصاص نداده و گفته اند كه مراد از آيه آن است كه شخص در دعا و نيايش، شيوه اعتدال و ميانه روي در آهنگ دعا را در پيش گيرد. (مجمع البيان ج 5 و 6 ص 689) بنابراين در مسئله دعا و نيايش كه از اصول اساسي عبادي است نيز بر لزوم رعايت اعتدال در آهنگ دعا و نيايش به درگاه خداوند اشاره شده است.
اعتدال در تبليغ دين
آيه 198 و 199 سوره اعراف بر لزوم اعتدال و ميانه روي در تبليغ دين و ارتباط با مردم تاكيد مي كند و آن را بر پيامبر و ديگر مبلغان ديني توصيه و لازم مي شمارد.
قرآن در بيان اين معنا به مسئله عرف و معروف از نظر جامعه اشاره مي كند و از پيامبر و مبلغان ديني مي خواهد كه در دعوت مردم از شيوه پسنديده و مردم پسند استفاده و از ابزارهاي مورد پذيرش استفاده كند. براي اين كه مردم به مطالب و مفاهيم توجه كنند و به درستي آن را گوش كنند و نظر و نگاه درستي به مسئله داشته باشند مي بايست دو اصل گذشت و معروف بودن را مورد توجه قرار داد. عفو و گذشت براي آن است كه در صورت برخوردهاي خشن و تند مخاطبان و اهانت هاي ايشان، خود تندخو و درشت گو نشود و رفتار خويش را با همه اهانت ها از حالت اعتدال و رفتارهاي پسنديده اجتماعي بيرون نبرد. اين بدان معنا خواهد بود كه همواره جاذبه عفو و گذشت و رفتارهاي پسنديده بيش از كلام و سخنان درشت است. تاكيد بر عمل و رفتار به معناي شيوه تاثيرگذار در حوزه تبليغات است. بسياري از مردم پيش از آن كه به كلام و سخنان شخص توجه كنند و آن را معيار ارزيابي قرار دهند به عمل و رفتارهاي او توجه مي كنند. از اين رو لازم است كه شخص با رفتارهاي درست و پسنديده و گذشت و عفو و اغماض از رفتارهاي تند ديگران، آنان را به سوي دين دعوت كند.
از اين رو در آيه 19 سوره لقمان به مسئله اعتدال و ميانه روي در رفتارها و گفتار توجه مي دهد و آنرا ضروري مي شمارد؛ زيرا اعتدال و ميانه روي در اين حوزه ها به معناي رفتارهاي هنجاري و پسنديده اجتماعي است كه بي آن نمي توان سخن از شخصيت سالم مطرح كرد تا چه رسد به اينكه شخصيتي باشد كه بتواند در ديگري نفوذ كند.

این نظر توسط ناشناس در تاریخ 1394/12/09 و 20:17 دقیقه ارسال شده است

فضیلت میانه روی
((اندازه نگهدار که اندازه نکوست))
تصور کنید سه گروه ناچارند برای رسیدن به آب از یک مبداء به سمت دریاچه ای حرکت کنند. آنها برای رسیدن به دریاچه فقط دو روز فرصت دارند،زیرا پس از این مدت آب دریاچه خشک می شود. گروه اول با عجله به سمت دریاچه حرکت می کنند،اما به خاطر سرعت زیاد متوجه پرتگاهی که در مقابل دریاچه قرار دارد نمی شوند و به داخل آن سقوط می کنند . گروه دوم با سرعت متوسط و طبیعی به سمت دریاچه حرکت می کنند. این گروه در روز دوم به دریاچه می رسند و از آب آن استفاده می کنند. و اما گروه سوم به خاطر سرعت بسیارکم خود بعد از هفت روز به مقصد می رسند و اثری از دریاچه نمی بینند زیرا آب آن خشک شده است،بنابراین این گروه هم مانند گروه اول از بین می روند.همان طور که در این داستان دیدید تنها گروه دوم که با رعایت اعتدال و باسرعت متوسط مسیر خود را پیمودند، توانستند زنده بمانند و از آب دریاچه استفاده کنند . خوشبختانه این اصل ساده ( رعایت اعتدال و میانه روی) در مورد همۀ جنبه های زندگی صدق می کند و با استفاده از آن می توان از بسیاری از رخدادهای ناخوشایند جلوگیری کرد.
مرور اجمالی نوشته های پیشینیان نشان می دهد که فلاسفه از زمان های دور به نقش مهم اعتدال و میانه روی در سعادت پی برده و به تفضیل در این مورد سخن گفته اند.در آموزه های دینی ادیان مختلف نیز مکررا به داشتن اعتدال در همۀ امور حتی عبادت سفارش شده است. از دیدگاه ادیان و فلاسفه اعتدال و میانه روی به معنای گزینش و پیمودن راه میانه و وسط و عدم تمایل به افراط و تفیط است. روان شناسان نیز تعریف مشابهی از این مفهوم ارائه داده اند،از نظر آنها میانه روی فضیلتی است که مانع افراط و تفریط در امور شده و از این طریق ما را در برابر تنفر، تکبر، پیامدهای نامطلوب خوشی های ناپایدار و بی ثباتی های هیجانی محافظت می کند


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    محتوای تحقیق چطور باشه؟(لطفا بیشتر از یک بار نظر ندید)
    کدهای اختصاصی
    ساعت

    ساعت فلش

    قالب وبلاگ

    دریافت کد بارش ستاره از بالای وبلاگ

    http://www.20Tools.com/-
    ابزار وبلاگ | آی پک 4
    آپلود عکس | یاس تم
    -بیست تولز-کد بارش ستاره از وبلاگ
    Digital Clock - Status Bar

    مرجع وبلاگ نویسان جوان

    قالب وبلاگ | چت روم فارسي
    گالری عکس
    دریافت همین آهنگ
    پازل

    بالابر

    بادکنک

    دریافت کد پرواز بادکنک ها